۱۳۹۴ شهریور ۱۶, دوشنبه

14 - سه روایت متفاوت از یک واقعه در انجیلها به کدامیک اعتماد می کنید ؟

تناقضات ناشی از تحریف در تورات و انجیل 14
بر آن شدم تا تناقضاتی که بر اثر تحریف در تورات و انجیل شکل گرفته را در سلسله ی مقالاتی ارائه دهم تا باب تفکری باشد برای فهم حقیقت از اوهام وخرافه ضمن اینکه در اصل کتاب تورات و انجیل که از جانب خداوند بوده هیچ شک و شبه ای نیست و کلام خدا بدون تضاد و تناقض بیان میگردد و تناقضات نشان از دستبرد بشری در این کتابهاست
سه روایت متفاوت از یک واقعه در انجیلها به کدامیک اعتماد می کنید ؟
به اختلافاتی که در انجیل ها در باره ی پرسش از پطروس میشود توجه کنید
چند نفر از پطروس میپرسند ؟
متی میگوید دو کنیزک
مرقس می گوید یک کنیزک
ولوقا می گوید یک کنیزک و دو مرد
به هر حال یکی میتواند راست بگوید و دو نفر دیگر راست نگفته اند آیا این دلایل بر دخالت بشر در نوشتن و تحریف انجیل ها کافی نیست؟ برای بررسی خردمندان همه ی این مطالب را مینویسم تا نتیجه گیری کنند
انجیل متی، باب 26
انکار پطرس
۶۹ اما پطرس در ایوان بیرون نشسته بود که ناگاه کنیزکی نزد وی آمده، گفت: «تو هم با عیسی جلیلی بودی!» ۷۰ او روبروی همه انکارنموده، گفت: «نمی‌دانم چه می‌گویی!» ۷۱ و چون به دهلیز بیرون رفت، کنیزی دیگر او را دیده، به حاضرین گفت: «این شخص نیز از رفقای عیسی ناصری است!» ۷۲ باز قسم خورده، انکار نمود که «این مرد را نمی‌شناسم.» ۷۳ بعد از چندی، آنانی که ایستاده بودند پیش آمده، پطرس را گفتند: «البته تو هم از اینها هستی زیرا که لهجه تو بر تو دلالت می‌نماید!» ۷۴ پس آغاز لعن کردن و قسم خوردن نمود که «این شخص را نمی‌شناسم.» و در ساعت خروس بانگ زد. ۷۵ آنگاه پطرس سخن عیسی را به یاد آورد که گفته بود: «قبل از بانگ زدن خروس، سه مرتبه مرا انکار خواهی کرد.» پس بیرون رفته زار زار بگریست.
مرقس، باب 14
انکار پطرس
۶۶ و در وقتی که پطرس در ایوان پایین بود، یکی از کنیزان رئیس کهنه آمد ۶۷ و پطرس را چون دید که خود را گرم می‌کند، بر او نگریسته، گفت: «تو نیز با عیسی ناصری می‌بودی؟» ۶۸ او انکار نموده، گفت: «نمی‌دانم و نمی‌فهمم که تو چه می‌گویی!» و چون بیرون به دهلیز خانه رفت، ناگاه خروس بانگ زد. ۶۹ و بار دیگر آن کنیزک او را دیده، به حاضرین گفتن گرفت که «این شخص از آنها است!» ۷۰ او باز انکار کرد. و بعد از زمانی حاضرین بار دیگر به پطرس گفتند: «در حقیقت تو از آنها می‌باشی زیرا که جلیلی نیز هستی و لهجه تو چنان است.» ۷۱ پس به لعن کردن و قسم خوردن شروع نمود که «آن شخص را که می‌گویید نمی‌شناسم.» ۷۲ ناگاه خروس مرتبه دیگر بانگ زد. پس پطرس را به خاطر آمد آنچه عیسی بدو گفته بود که «قبل از آنکه خروس دو مرتبه بانگ زند، سه مرتبه مرا انکار خواهی نمود.» و چون این را به خاطر آورد، بگریست.
انجیل لوقا، باب 22
انکار پطرس
۵۴ پس او را گرفته بردند و به سرای رئیس کهنه آوردند و پطرس از دور از عقب می‌آمد. ۵۵ و چون در میان ایوان آتش افروخته، گردش نشسته بودند، پطرس در میان ایشان بنشست. ۵۶ آنگاه کنیزکی چون او را در روشنی آتش نشسته دید، بر او چشم دوخته، گفت: «این شخص هم با او می‌بود.» ۵۷ او وی را انکار کرده، گفت: «ای زن او را نمی‌شناسم.» ۵۸ بعد از زمانی دیگری او را دیده گفت: «تو از اینها هستی.» پطرس گفت: «ای مرد، من نیستم.» ۵۹ و چون تخمیناً یک ساعت گذشت، یکی دیگر با تأکید گفت: «بلاشک این شخص از رفقای او است زیرا که جلیلی هم هست.» ۶۰ پطرس گفت: «ای مرد نمی‌دانم چه می‌گویی؟» در همان ساعت که این را می‌گفت، خروس بانگ زد. ۶۱ آنگاه خداوند روگردانیده، به پطرس نظر افکند. پس پطرس آن کلامی را که خداوند به وی گفته بود به خاطر آورد که «قبل از بانگ زدن خروس سه مرتبه مرا انکار خواهی کرد.» ۶۲ پس پطرس بیرون رفته، زار زار بگریست. ۶۳ و کسانی که عیسی را گرفته بودند، او را تازیانه زده، استهزا نمودند. ۶۴ و چشم او را بسته طپانچه بر رویش زدند و از وی سوال کرده، گفتند: «نبوت کن! که تو را زده است؟» ۶۵ و بسیار کفر دیگر به وی گفتند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر